
تجربیات جدید را ملموس سازید روش هائی برای مواجه کردن کودکان خجالتی با موقعیت های جدید و ناآشنا وجود دارد. یکی از فنون مؤثر، آشنا کردن کودک با تجربیات جدید است، به عنوان مثال قبل از شروع مدارس می توانید با کودک خود به محوطهٔ مدرسه بروید و زمانی را در کلاس ها و محیط مدرسه بگذرانید تا ترس و هیجان کودک کم تر شود. همچنین پس از مدرسه رفتن کودک می توانید راجع به احساس ها و تجربیاتی که داشته تبادل نظر نمائید. در مورد کودکان خردسال تر می توانیم در موقعیت های سخت آنان را همراهی کنیم مثلاً زمانی که کودک از تماس با دیگر کودکان واهمه دارد در کنارش باشیم و در حالی که کودکمان ساکت است، مکالمه را با کودک دیگر آغاز نمائیم و دربارهٔ اسم و میزان علاقه اش به بازی بپرسیم. زمانی که به اصطلاح یخ رابطه باز شد، وقت مناسبی برای ورود کودک خجالتی به صحنهٔ صحبت و بازی است. همچنین می توان هنگام دعوت کودکان اقوام و دوستان به منزل در ابتدا با مقداری صحبت و یا مشارکت کردن در بازی آنها فضای ارتباط بچه ها را گرم و صمیمی کرد. در ضمن بهتر است برنامهٔ مهمانی، بازی ها و حتی غذا خوردن مشخص باشد، چرا که کودکان مضطرب در صورتی که برنامه هایشان مشخص و قابل پیش بینی باشد، عملکرد بهتری خواهند داشت و کودک شما هم در چنین جوی احساس آرامش بیشتری می کند.
کودکان بزرگ تر که اعتماد به نفس بیشتری دارند و به خود متکی هستند می توانند کارهائی از قبیل سفارش غذا در رستوران، پاسخ دادن به تلفن یا سئوالات سرکلاس را با انجام تمرینات قبلی، با کارآمدی بالا انجام دهند. همیشه صحبت دربارهٔ این که بدترین اتفاق ممکن چه می تواند باشد و همراهی کودک در بعضی موقعیت ها و تمرین دربارهٔ چگونگی مدیریت موقعیت های سخت و اضطراب آور از جمله فعالیت هائی است که می توان برای غلبه کودک بر اضطراب انجام داد.
روی کودکان برچسب «خجالتی» نزنید ببخشید، این پسر من خیلی خجالتی است» یا «دخترم خجالت میکشد، برای همین نمیآید تا با دختر شما بازی کند.» اینها همان جملاتی است که مادر و پدر یک کودک خجالتی معمولا زمان روبهرو شدن با دیگران به زبان میآورند غافل از اینکه این کار اشتباه است! گفتن اینکه فرزندتان خجالت میکشد یا خجالتی است، به او این پیام را میدهد که چیزی غیرطبیعی در وجودش هست و شما از این بابت شرمنده یا نگران هستید. همین موضوع موجب میشود تا کودک احساس گناه و تقصیر کند. این احساس گناه به جای آنکه کودک را در رویارویی با حس خجالت، توانمند کند، بدتر او را گوشهگیر و ساکت میکند.
اگر میخواهید فرزندتان هنگام روبهرو شدن با فامیلهای نسبتا دور، کمتر ترسیده و خجالت بکشد، بهترین راه آن است که به کودک توضیح دهید باید انتظار چه چیزی را داشته باشد مثلا بگویید:«عمه شیرین دوست دارد تو را ببوسد، تو هم عمه را ببوس.» اگر به کودک بگویید: «خجالت نکش!» او حتما بیشتر خجالت خواهد کشید!
بچههای خجالتی، مطمئنا دوست ندارند مرکز توجهات یک جمع باشند. بنابر این شما نباید کاری کنید که ناگهان همه متوجه کودکتان بشوند. اینکه از پسرتان بخواهید جلوی یک جمع که برای نخستین بار آنها را میبیند، سنتور بزند یا برای آنها شعر بخواند، کار نادرستی است. کودکان فقط برای کسانی این کار را میکنند که به آنها اعتماد داشته باشند. اینکه شما بهطور غیرمنتظره و بدون اطلاع قبلی به فرزندتان، از او چنین کارهایی را بخواهید، باعث سرخوردگی کودک میشود بهویژه در دوران پیشدبستانی که زمان ساخته شدن اعتماد به نفس کودک است. بد نیست بدانید سخنرانی و اجرا در جمع ترس شماره یک بزرگسالان است، چه برسد به بچهها!
کودک خجالتی شما باید اطمینان داشته باشد که شما او را همانطور که هست، دوست دارید. او راه و روش خودش را برای روبهرویی با موقعیتهای جدید دارد و دوست دارد اول مشاهده کند و بعد وارد بازی شود. شما باید به این ویژگیها احترام بگذارید. همین که فرزندتان را در آغوش بگیرید، نشان میدهد او با همان ویژگیهایش شایسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس میدهد.از او بخواهید برایتان شعر بخواند در خانه، خاله بازی کنید. اجازه بدهید در قالب یک بازی صحنه های زندگی واقعی تکرار شود. این نوع بازی ها اضطراب او را کم کرده و سبب صمیمی شدن او می شود. خواندن شعر یا تئاتر بازی کردن سبب می شود به مرور اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند و در اخر « احساسات کودک خود را بشناسید و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما او می تواند بر ترس های خود غلبه کند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور کنید تا او نیز خود را باور کند.
نازنین عاطفی کارشناس ارشد روانشناسی